نگارش مرور متون یا پیشینه پژوهش در پروپوزال گامی حیاتی برای هر تحقیق است. این بخش دانش موجود را بررسی کرده شکافها را شناسایی و پایه کار شما را محکم میکند. یادگیری نحوه صحیح انجام این کار مسیر پژوهش را هموار میسازد.
بخش مرور متون در پروپوزال که با نامهایی چون بازنگری متون یا ادبیات تحقیق نیز شناخته میشود یکی از ارکان اصلی و بنیادین هر طرح پژوهشی محسوب میگردد. این قسمت به پژوهشگر امکان میدهد تا با آگاهی کامل از آنچه پیشتر در زمینه موضوع مورد مطالعه انجام شده است تحقیق خود را پایهریزی کند. هدف اصلی از تدوین این بخش صرفاً گردآوری فهرستی از تحقیقات قبلی نیست؛ بلکه تحلیل ارزیابی و ترکیب نقادانه مطالعات پیشین برای مشخص کردن جایگاه تحقیق حاضر در بستر دانش موجود و نشان دادن لزوم انجام آن است. مرور متون به شما کمک میکند تا از تکرار کارهای انجام شده پرهیز کرده از روشها و ابزارهای موفق استفاده کنید از اشتباهات دیگران درس بگیرید و در نهایت شکافهای دانش موجود را شناسایی کرده و فرضیات یا سؤالات پژوهشی خود را به درستی تدوین نمایید.

بازنگری متون یا پیشینه پژوهش
بازنگری متون که اغلب با عنوان پیشینه پژوهش شناخته میشود فرآیندی است که در آن محقق به بررسی و ارزیابی تحقیقات نظریهها و ادبیات مرتبط با موضوع مورد نظر خود میپردازد. این بازنگری نه تنها برای پروپوزال بلکه برای هرگونه فعالیت تحقیقاتی از مقاله علمی گرفته تا پایاننامه و رساله دکتری ضروری است. اهمیت این بخش در آن است که تحقیق علمی بر شانههای دانش قبلی بنا میشود. هیچ پژوهشی در خلاء شکل نمیگیرد و هر محقق باید نشان دهد که چگونه کار او به مجموعه دانش موجود اضافه میکند یا آن را به چالش میکشد. پیشینه پژوهش به محقق کمک میکند تا چارچوب نظری یا مفهومی تحقیق خود را بسازد و نشان دهد که مسئله پژوهش از کجا نشأت گرفته و چرا حل آن حائز اهمیت است. این بخش همچنین به محقق ایدههایی در مورد روششناسی مناسب ابزارهای جمعآوری داده و شیوههای تحلیل اطلاعات میدهد. بازنگری دقیق از انحراف تحقیق به سمت موضوعات تکراری یا بیاهمیت جلوگیری کرده و تمرکز را بر جنبههای بکر و نیازمند بررسی بیشتر معطوف میدارد. این فرآیند باید به صورت مستمر و همگام با پیشرفت تحقیق ادامه یابد تا محقق همواره از آخرین یافتهها و تحولات در حوزه خود مطلع باشد. در واقع پیشینه پژوهش پلی است میان دانش گذشته و تحقیق آینده.
مرور متون
مرور متون در معنای فرآیندی آن شامل مراحل عملیاتی جستجو جمعآوری سازماندهی خواندن نقادانه تحلیل و سنتز منابع اطلاعاتی مرتبط با موضوع پژوهش است. این فرآیند با شناسایی کلمات کلیدی اصلی و فرعی مرتبط با عنوان و سؤالات یا فرضیات تحقیق آغاز میشود. پس از آن جستجو در پایگاههای اطلاعاتی معتبر کتابخانهها و سایر منابع مرتبط صورت میگیرد. نکته کلیدی در این مرحله صرفاً یافتن مقالات و کتابها نیست بلکه گزینش دقیق منابعی است که بیشترین ارتباط و اعتبار را با موضوع مورد مطالعه دارند. پس از جمعآوری اولیه مرحله خواندن نقادانه فرا میرسد. در این مرحله محقق هر منبع را با دقت مطالعه کرده هدف روششناسی یافتهها محدودیتها و نتیجهگیری آن را استخراج میکند. این خواندن باید فعالانه باشد و محقق باید همواره به دنبال ارتباط میان مطالعات مختلف و جایگاه تحقیق خود در میان آنها باشد. مرحله بعدی تحلیل و سنتز است. در این گام اطلاعات استخراج شده از منابع مختلف کنار هم قرار داده میشوند تا الگوها تفاوتها تناقضها و شکافهای موجود در دانش مشخص شوند. سنتز به معنای بازگویی جداگانه هر مطالعه نیست بلکه ترکیب یافتهها برای ارائه یک تصویر کلی و منسجم از وضعیت دانش در حوزه مورد نظر است. این فرآیند تکراری است و ممکن است با یافتن منابع جدید یا پالایش سؤال پژوهش نیاز به بازگشت به مراحل قبلی و جستجوی بیشتر باشد.
جمع آوری اطلاعات
فرآیند جمعآوری اطلاعات برای بخش مرور متون نیازمند یک رویکرد سیستماتیک و هدفمند است. اولین گام همانطور که اشاره شد تعیین دقیق کلمات کلیدی و عبارات مرتبط با موضوع اصلی تحقیق متغیرها جامعه آماری و روششناسی احتمالی است. این کلمات کلیدی باید با دقت انتخاب شوند تا جستجوها هم شامل مطالعات جامع و کلی در زمینه موضوع باشند و هم تحقیقات خاصتر و نزدیکتر به سؤال پژوهش. استفاده از مترادفها اصطلاحات تخصصی (مانند آنچه در نمایههای واژگان پایگاههای اطلاعاتی یافت میشود) و ترکیبهای مختلف کلمات کلیدی میتواند دامنه جستجو را گسترش دهد. گام دوم انتخاب منابع اطلاعاتی مناسب است. برای مرور متون در سطح پروپوزالهای دانشگاهی و تحقیقات علمی اولویت با منابع دست اول و معتبر علمی است. این منابع شامل مقالات منتشر شده در مجلات علمی پژوهشی (بهویژه مجلات نمایهشده در پایگاههای بینالمللی و داخلی معتبر) پایاننامهها و رسالهها گزارشهای کنفرانسهای علمی معتبر و کتابهای تخصصی نوشته شده توسط محققان برجسته در آن حوزه هستند. منابع عمومی مانند ویکیپدیا یا وبسایتهای خبری معمولاً برای بخش مرور متون علمی مناسب نیستند مگر برای کسب اطلاعات اولیه یا یافتن سرنخهایی برای جستجوی عمیقتر. دامنه زمانی جستجو نیز معمولاً محدود به سالهای اخیر (مثلاً ۵ تا ۱۰ سال گذشته) است مگر اینکه ریشههای تاریخی یک موضوع یا نظریه خاص مورد بررسی باشد. با این حال مطالعات کلاسیک و تأثیرگذار فارغ از زمان انتشار باید مورد توجه قرار گیرند. سازماندهی اطلاعات جمعآوری شده از همان ابتدا (مثلاً با استفاده از نرمافزارهای مدیریت منابع مانند EndNote Mendeley یا Zotero) برای تسهیل فرآیند نگارش و استناددهی بسیار مهم است.
منابع اطلاعات
شناخت و استفاده صحیح از منابع اطلاعاتی متنوع کلید یک مرور متون قوی و جامع است. منابع را میتوان به دستههای اصلی تقسیم کرد. دسته اول شامل پایگاههای اطلاعاتی علمی الکترونیکی است که دسترسی به میلیونها مقاله چکیده پایاننامه و گزارش را فراهم میکنند. این پایگاهها میتوانند عمومی (مانند Google Scholar Web of Science Scopus) یا تخصصی باشند (مانند PubMed برای علوم پزشکی IEEE Xplore برای مهندسی PsycINFO برای روانشناسی ERIC برای آموزش JSTOR یا ProQuest برای علوم انسانی و اجتماعی). هر پایگاه اطلاعاتی پوشش موضوعی و زمانی خاص خود را دارد و استفاده همزمان از چندین پایگاه برای اطمینان از پوشش حداکثری توصیه میشود. دسته دوم کتابخانههای دانشگاهی و تخصصی هستند که علاوه بر دسترسی به پایگاههای الکترونیکی منابع چاپی مانند کتابها مجلات پایاننامههای داخلی و گزارشهای آرشیوی را نیز در خود جای دادهاند. برگه دانهای کتابخانه (اعم از فیزیکی یا الکترونیکی) ابزارهای اصلی برای یافتن منابع در این محیطها هستند. دسته سوم منابع دست دوم مانند کتابهای مروری (Review Books) یا مقالات مروری (Review Articles) هستند که خود به تحلیل و ترکیب مطالعات قبلی پرداختهاند؛ این منابع میتوانند نقطه شروع خوبی برای آشنایی با یک حوزه و یافتن منابع اصلی باشند اما نباید جایگزین مطالعه منابع دست اول شوند. دسته چهارم منابع خاکستری (Grey Literature) شامل گزارشهای دولتی یا سازمانی صورتجلسات کنفرانسها پایاننامههای منتشر نشده در پایگاههای اصلی و غیره هستند که ممکن است اطلاعات منحصربهفردی داشته باشند اما ارزیابی اعتبار آنها نیازمند دقت بیشتری است. استفاده از سیستمهای امانت بین کتابخانهای نیز میتواند دسترسی به منابعی که مستقیماً در دسترس نیستند را فراهم کند. علاوه بر این بررسی فهرست منابع مقالات کلیدی (روش گلوله برفی) راهکار مؤثری برای یافتن مطالعات مرتبط دیگر است.
قالب نگارش بخش پیشینه پژوهش پروپوزال
قالب نگارش بخش پیشینه پژوهش در پروپوزال معمولاً ساختاری منطقی و مشخص دارد تا خواننده (استاد راهنما کمیته داوری) بتواند به سرعت با مبانی نظری و تجربی تحقیق آشنا شود و لزوم انجام آن را درک کند. این بخش اغلب با یک مقدمه کوتاه آغاز میشود که در آن به اهمیت موضوع دامنه جستجوی انجام شده (مثلاً بازه زمانی کلمات کلیدی اصلی) و منابع اصلی مورد استفاده اشاره میشود. پس از این مقدمه بدنه اصلی پیشینه پژوهش قرار میگیرد که شامل گزارش و تحلیل مطالعات و نظریههای مرتبط است. سازماندهی این بدنه میتواند به روشهای مختلفی صورت گیرد: بر اساس ترتیب زمانی انتشار مطالعات (از قدیمیترین به جدیدترین یا برعکس) بر اساس موضوعات یا متغیرهای اصلی تحقیق (تقسیمبندی مطالعات مرتبط با هر متغیر یا رابطه بین متغیرها در بخشهای جداگانه) بر اساس روششناسی (گزارش مطالعات کمی و کیفی به صورت مجزا) یا ترکیبی از این روشها. رایجترین رویکرد سازماندهی موضوعی یا ترکیبی از موضوعی و زمانی است. در هر بخش یا زیربخش مطالعات مرتبط معرفی یافتههای اصلی آنها گزارش و سپس به صورت نقادانه تحلیل میشوند. این تحلیل شامل بررسی نقاط قوت و ضعف مطالعه جامعه آماری روششناسی نتایج و ارتباط آن با تحقیق حاضر است. مهمتر از همه محقق باید نشان دهد که چگونه تحقیق حاضر قصد دارد محدودیتهای مطالعات قبلی را برطرف کند یا شکافهای موجود در دانش را پر نماید. پایان بخش پیشینه پژوهش با یک جمعبندی نقادانه همراه است. در این جمعبندی محقق به طور خلاصه مهمترین یافتهها تفاوتها و تناقضات موجود در ادبیات تحقیق را برجسته کرده و به وضوح نشان میدهد که با وجود تمام تحقیقات انجام شده چه سؤالات یا مسائلی همچنان بیپاسخ ماندهاند و تحقیق حاضر دقیقاً چگونه قصد دارد به این مسائل بپردازد. این جمعبندی باید به طور مستقیم به بیان مسئله و سؤالات یا فرضیات تحقیق حاضر منجر شود و ارتباط منطقی بین پیشینه پژوهش و تحقیق پیشنهادی را به وضوح نشان دهد.
یک نمونه از بخش پیشینه پژوهش پروپوزال
برای درک بهتر نحوه نگارش به الگوی گزارش یک مطالعه در بخش پیشینه پژوهش میپردازیم. فرض کنید موضوع تحقیق ما «تأثیر استفاده از روش تدریس فعال بر انگیزه تحصیلی دانشجویان» است و ما مطالعهای را یافتهایم که ارتباط بین روشهای تدریس و انگیزه را بررسی کرده است. گزارش این مطالعه میتواند به این صورت آغاز شود:
در زمینه ارتباط بین روشهای تدریس و پیامدهای یادگیری احمدی و همکاران (۱۳۹۸) در مطالعهای با عنوان «بررسی رابطه روشهای تدریس مشارکتی با انگیزه درونی دانشجویان دانشگاه تهران» به بررسی این موضوع پرداختند. هدف اصلی این پژوهش تعیین همبستگی بین میزان استفاده اساتید از روشهای تدریس مشارکتی و سطح انگیزه درونی دانشجویان در رشتههای علوم انسانی بود. روش تحقیق این مطالعه از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی رشتههای علوم انسانی دانشگاه تهران در سال تحصیلی ۹۸-۹۷ بود و نمونهای به حجم ۳۰۰ نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها شامل پرسشنامه استاندارد روش تدریس مشارکتی و پرسشنامه انگیزه درونی هارتر بود که روایی و پایایی آنها در مطالعات قبلی تأیید شده بود. دادههای جمعآوری شده با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین استفاده از روشهای تدریس مشارکتی و انگیزه درونی دانشجویان همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد (r=0.45, p<0.01). همچنین تحلیل رگرسیون نشان داد که روش تدریس مشارکتی قادر به پیشبینی بخش معناداری از واریانس انگیزه درونی دانشجویان است. محققان نتیجه گرفتند که ترویج استفاده از روشهای تدریس مشارکتی میتواند به افزایش انگیزه درونی دانشجویان کمک کند.
تحلیل و ارتباط با پژوهش حاضر:
مطالعه احمدی و همکاران (۱۳۹۸) ارتباط معناداری بین روشهای تدریس (از نوع مشارکتی) و انگیزه دانشجویان را تأیید میکند که این یافته با مبانی نظری تحقیق حاضر همسو است و ضرورت بررسی تأثیر یک روش تدریس فعال (نقشه کشی مفاهیم در نمونه رقیب) بر انگیزه را تقویت میکند. با این حال مطالعه مذکور از روش همبستگی استفاده کرده و به دنبال تعیین رابطه بوده است در حالی که تحقیق حاضر با استفاده از طرح نیمهتجربی قصد دارد به بررسی رابطه علّی و معلولی (تأثیر) بپردازد. همچنین مطالعه احمدی بر روش تدریس مشارکتی به طور کلی تمرکز داشته در حالی که پژوهش حاضر یک روش تدریس فعال خاص (نقشه کشی مفاهیم) را مورد بررسی قرار میدهد. این تفاوت در روششناسی و متغیر مستقل نیاز به انجام تحقیق حاضر را برای تعیین تأثیر روش تدریس مورد نظر بر انگیزه دانشجویان در یک بستر متفاوت (مثلاً رشتههای علوم پزشکی) توجیه میکند. این مطالعه همچنین با ارائه نمونهای از ابزار سنجش انگیزه میتواند در انتخاب ابزار مناسب برای تحقیق حاضر مفید باشد.
نمونه مرور متون
بخش نمونه مرور متون در پروپوزال در واقع تجمیع گزارشهای نقادانه مطالعات قبلی است که به صورت منسجم و منطقی پشت سر هم قرار میگیرند و یک روایت کلی از وضعیت دانش در حوزه مورد نظر ارائه میدهند. این بخش نباید صرفاً فهرستی از خلاصهها باشد بلکه باید جریان فکری مشخصی داشته باشد که خواننده را از دانش موجود به سمت سؤال پژوهش حاضر هدایت کند. پس از گزارش هر مطالعه همانطور که در بخش قبل توضیح داده شد باید ارتباط آن با تحقیق حاضر و همچنین نقاط قوت و ضعف آن مشخص شود. در نگارش این بخش استفاده از کلمات و عبارات ربطی مناسب برای ایجاد پیوستگی میان پاراگرافها و گزارش مطالعات مختلف ضروری است. عباراتی مانند «در راستای این یافتهها» «برخلاف نتایج این مطالعه» «مطالعه دیگری توسط … به بررسی پرداخت» «یافتههای این پژوهش مطالعات قبلی را تأیید میکند» «با این حال این مطالعه محدودیتهایی داشت که …» به ایجاد این پیوستگی کمک میکنند. همچنین در پایان گروهبندیهای موضوعی یا زمانی مطالعات میتوان یک پاراگراف جمعبندی کوچک ارائه داد که خلاصه یافتهها و نتیجهگیریهای آن گروه از مطالعات را بیان کرده و سپس به گروه بعدی مطالعات یا به شکاف موجود در دانش منتقل شود. هدف نهایی این بخش قانع کردن خواننده است که با وجود تمام تلاشهای تحقیقاتی قبلی هنوز جنبههای مهمی از موضوع وجود دارند که نیاز به بررسی بیشتر دارند و تحقیق حاضر دقیقاً به این جنبهها میپردازد. برای مثال پس از گزارش چندین مطالعه که هر کدام بخشی از رابطه بین متغیرها را بررسی کردهاند میتوان نتیجه گرفت که «با وجود اینکه مطالعات متعددی به بررسی ارتباط بین X و Y پرداختهاند اما تأثیر مستقیم A بر B در جامعه آماری مورد نظر (مثلاً دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد در رشته مدیریت) کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این شکاف پژوهشی ضرورت انجام تحقیق حاضر را توجیه میکند.» این نوع جمعبندیها در انتهای بخشهای مختلف و در نهایت در انتهای کل بخش پیشینه پژوهش قدرت اقناعی آن را افزایش میدهد.
هدف از نگارش مرور متون در پروپوزال چیست؟
هدف اصلی نشان دادن آگاهی محقق از دانش موجود شناسایی شکافهای پژوهشی توجیه اهمیت تحقیق حاضر و ارائه چارچوب نظری و روششناختی برای آن است.
برای نگارش مرور متون از چه منابعی میتوان استفاده کرد؟
منابع اصلی شامل مقالات علمی پژوهشی پایاننامهها و رسالهها گزارشهای کنفرانسهای معتبر و کتابهای تخصصی هستند که از طریق پایگاههای اطلاعاتی علمی و کتابخانهها قابل دسترسیاند.
چند مطالعه مشابه در بخش مرور متون پروپوزال کافی است؟
تعداد دقیقی وجود ندارد اما باید مطالعات کلیدی و مرتبطی گزارش شوند که هم مبانی نظری را پوشش دهند و هم تحقیقات تجربی مرتبط را. این تعداد بسته به موضوع و عمق مورد انتظار متفاوت است.
در گزارش هر مطالعه در مرور متون چه مواردی باید ذکر شود؟
معمولاً نام نویسندگان سال عنوان هدف روششناسی (شامل جامعه نمونه ابزار تحلیل آماری) یافتههای اصلی و نتیجهگیری ذکر شده و سپس ارتباط آن با تحقیق حاضر و تحلیل نقادانه ارائه میشود.
تفاوت پیشینه پژوهش در پروپوزال با پایان نامه چیست؟
در پروپوزال پیشینه پژوهش بیشتر بر توجیه نیاز به انجام تحقیق تمرکز دارد در حالی که در پایاننامه این بخش جامعتر بوده و به عنوان فصل دوم مبانی نظری و تجربی کاملتر برای بحث و مقایسه نتایج فراهم میکند.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "نحوه نوشتن بررسی متون در پروپوزال" هستید؟ با کلیک بر روی کسب و کار ایرانی, کتاب، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "نحوه نوشتن بررسی متون در پروپوزال"، کلیک کنید.